محمدصالح عزبزمحمدصالح عزبز، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 20 روز سن داره

کوچک وشادمانه...صالح خوب خانه....

از بازی....تا برداشت محصول

1399/1/29 14:43
326 بازدید
اشتراک گذاری

یه روووووووز

آبجی گلم

گریه می کرد

مامانی کمی حبوبات بهش داد بازی کنه

آروم شد وکلی با لوبیا قرمزها بازی کرد

و در پایان...

همه ی لوبیاها پخش شده بودن

کف آشپزخونه

زیر گاز

زیر کابینتها

مامانی با جارو همه رو جمع کرد

ریخت توی یه ظرف وداد دست من

گفت

گلپسرم بیا ببر اینها رو توی حیاط

کنار چمن ها بکار

منم رفتم ومشغول شدم

چند روزی هیج خبری ازشون نبود

تا اینکه

یه روز اتفاقی که داشتیم توی محوطه می چرخیدیم

چشمم به سبزی کوچولو خورد

گفتم مامان این همون لوبیاهه نیست

مامانی گفت همینجا کاشته بودی؟

گفتم اره

گفت پس خودشه

روزهای دیگه هم چندتای دیگه پیداکردیم

کلا شش تا بوته ی کوچیک لوبیا رشد کرد

والان دارن لوبیا میدن

امروز آخر فروردین ۹۹ اولین برداشت لوبیا رو انجام دادیم

سه تا غلاف لوبیا چیدیم

یکیشو آبجی جان نوش جان نمود

اینم دوتای دیگه

باز کردیم توشو ببینیم

ماماتی گفت بخورشون خوشمزه ست

ولی من گفتم دوست دارم توی پختن غذااستفاده بشن

مامانی هم گفت باشه عزیزم

امشب می ریزم توی سوپ

لذت بخشه خوردن لوبیاهای دسترنج خودم

🥰🥰🥰🥰🥰

 

این هم

لوبیاهای درون ِ

پیله های خشک شده ی لوبیا

این پرنده کوچولوی بلا.....

هر روز میاد و

لوبیاهای نازه وریزه رو می خوره

با اینکه بوته ی لوبیا ولی گل داده ولی هیج لوبیای تازه ای برداشت نکردیم

داریم به راهی فکر می کنیم که باعث نجات لوبیاها بشه😅😅😅😅

پسندها (2)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)


29 فروردین 99 17:59
جالب بود